اگر هر یک از این چالش ها را تجربه می کنید، ممکن است از روان درمانی بهره مند شوید. به عنوان مثال یکی از من برای مشکلی تکرارشونده در رابطه با روابطی که به اشتباه ادامه مییابد، یا شاید مسائلی در مورد ترسهای غیرمنطقی درک شده بدون توضیح ظاهری، اما ممکن است عمیقاً نشسته و/یا با تجربیات اولیه زندگی ترکیب شده باشند، کمک میگیرم. یکی از مهم ترین مسائلی که چنین افرادی مطرح می کنند، عدم تعادل قدرت بین درمانگر و بیمار است.
قبلاً در مورد یکی از کتابهای دیگر او به نام «تکنیکهای رواندینامیک» نوشتم که حاوی مطالب معقول مشابهی است که به روشهای مفیدی بیان شده است. پاسخ: راهبردهای خودمراقبتی و مقابله ای مانند ورزش، تغذیه سالم، خواب کافی، تمرکز حواس و تکنیک های مدیریت استرس می تواند به افراد کمک کند تا سلامت روان خود را به طور موثر مدیریت کنند. س: چگونه افراد می توانند سلامت روان خود را به طور موثر مدیریت کنند؟متخصصان سلامت روان مانند روانپزشکان، روانشناسان و درمانگران دارای مجوز می توانند تشخیص، درمان و پشتیبانی را ارائه دهند.
درمان افسردگی بدون دارو
پاسخ: متخصصان سلامت روان مانند روانپزشکان، روانشناسان و درمانگران دارای مجوز می توانند تشخیص، درمان و پشتیبانی ارائه دهند. حمایت خانواده و دوستانی که می توانید به آنها اعتماد کنید، در مواقع سختی مهم است. گروههای پشتیبانی و خطوط تلفن نیز برای ارائه حمایت عاطفی و منابع به افراد در دسترس هستند.
درمان وسواس فکری
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است دچار هذیان، توهم، تفکر و رفتار آشفته شوند. آنها به مشتریان کمک می کنند تا روابط خود را بهتر درک کنند، مهارت های ارتباطی مؤثر را توسعه دهند و بر چالش هایی که ممکن است باعث استرس و تنش در زندگی آنها شود غلبه کنند. این استراتژی ها شامل ورزش، تغذیه سالم، خواب کافی، تمرکز حواس و تکنیک های مدیریت استرس مانند یوگا و مدیتیشن است. در این مقاله، نقش درمانگر ازدواج و خانواده، تکنیکهایی که استفاده میکنند و مزایای کمک گرفتن از آنها را بررسی خواهیم کرد.
ازدواج و خانواده درمانی (وب سایت ها) نوعی روان درمانی است که به طور خاص بر کمک به افراد، زوج ها و خانواده ها برای بهبود روابط و حل تعارضات متمرکز است. بحث زیر بر اساس کار باورنکردنی کارل راجرز در مورد رابطه کمک خواهد بود. بحث در چند روز گذشته در مورد پزشکانی بوده است که به آنها آرامش می دهند اما به چالش نمی کشند. که تسکین می دهند اما هرگز جرات را برای تحت فشار قرار دادن بیماران برای تغییر ایجاد نمی کنند.
همه افتخارات را باید به خاطر پیشبرد بحث انتقال متقابل (که در آن زمان هنوز در نظریات ناقص بود) به طور کلی، و به ویژه به خاطر اذعان صریح او به این موضوع که والدین از فرزندان خود متنفرند، همانطور که درمانگران گاهی اوقات از بیماران خود متنفرند، و هر دو نه تنها عادی هستند، بلکه گاهی اوقات. حتی توجیه شدههمه درمانگران یکسان ایجاد نمی شوند – برخی از درمانگران بسیار موثرتر از سایر درمانگران هستند.