او در سال 1974 به عنوان عضو هیأت علمی به دانشگاه شیکاگو بازگشت و از سال 1985 تا 1993 به عنوان دانشیار و معاون دانشکده خدمت کرد. وی در سال 1996 به عنوان استاد مدیریت بازرگانی HGB الکساندر در دانشکده بازرگانی دانشگاه بوث انتخاب شد و به عنوان استاد بازنشسته بازنشسته شد. در 1999.
او همچنین به عنوان مدیر مرکز تحقیقات بین المللی تجارت و آموزش و سردبیر مجله تجارت آن خدمت کرد.
در سال 1956 با کارا یور ازدواج کرد. آنها در سال 1986 طلاق گرفتند. علاوه بر دخترشان میشل، از دکتر مادانسکی همسرش، پائولا (بارکان) مادانسکی نیز به یادگار مانده است. سه فرزند دیگر از ازدواج اول او، سوزان گرونر، سینتیا مادانسکی، نورین اوکانا. فرزندان ناتنی او، دبورا هایزمن، ربکا هیرشفیلد و جاناتان کلاوانز. 13 نوه؛ و یک نوه
دکتر مادانسکی در سال 1975 به عنوان مدیر مرکز مدیریت شرکتهای دولتی و غیرانتفاعی دانشگاه شیکاگو، یکی از متفکران برجسته – از جمله جین جاکوبز، جان کنت گالبریت، آر. باکمینستر فولر و میلتون فریدمن- بود. از نیویورک تایمز برای پیشنهادات برای حل بحران مالی شهر نیویورک درخواست شد.
او پرسید که آیا دولت شهر می تواند بهره وری بیشتری را از نیروی کار خود به جای متوسل شدن به اخراج بگیرد؟ او گفت که نیویورک خدمات زیادی ارائه میکند و افزود: «همیشه فهمیده شده است که چون نیویورک این خدمات را به جامعه میدهد، نیویورک آنها را میخواهد، اما مردم ممکن است ترجیح دهند شهری سالم از نظر مالی ببینند.»
در سال 1976، دکتر مادانسکی با همکاری مارتین شوبیک، اقتصاددان آمریکایی، آنچه بحثبرانگیزترین نتیجه آماری او بود را منتشر کرد: نتایج یک آزمایش کورکور طعم و مزه ساندویچهای پاسترامی و کورند بیف که به دفتری در خیابان 54 شرقی تحویل داده شد. چهار تا از اغذیه فروشی های برجسته منهتن: استیج، کارنگی، شادی-شرق و دلی-خاور. دلی ایست پیروز شد.
منتقدان به این موضوع اشاره کردند که این روش ناقص است – برای شروع، ساندویچهایی که خارج از محیط خردلی یک اغذیهفروشی خورده میشوند هرگز نمیتوانند طعم خوبی داشته باشند.